چقد اینجا سوتو کوره!خیلیوقته اینجا ننوشتم!و حالا این خبر بد:داییم تو هواپیمایی که چندروزپیش سقوط کرد،بود.بهترین داییمو از دست دادم!جاش خالیه!
اول بذار غرمو بزنم!!!
دیشب دیدم ف جوابمو نداد.دوباره SMS صبحی رو فرستادم.نوشت:همین الان بهش زنگ بزن.خیلیوقت بود شمارشو نگرفته بودم!همه شماره رو درست گرفتم اما آخرشو بهجای 88،18 که آخر شماره دوستم بود گرفتم.تا اولین زنگ خورد،فوری قطع کردمو رفتم تو دفترم نگا کردم دیدم اشتباه گرفتم!میدونستم حتماً یارو زنگ میزنه.اما چون تلفنم بعدش اشغال شدو بعدم خطو وصل کردم به لپتاپم دیگه خبری نشد.بعدشم که رفتم اتاق خواهرم فیلم ببینم.اونام مهمونی بودن.قرار شد انشالله امروز ساعت 4 بریم در خونشونو بریم عکس بگیریمو برگردیم.
شبم اول فیلم آ رو دیدیم که باز 1ساعتش موند!تا اینجا فیلمو تو 2پارتی دیدیم.بعدم فیلم کانال 2 که بازم خوابمون گرفت.بعدم 12:30 زدیم اون یکی فیلم که دیگه 1 گذشته بود رسماً جفتمون خواب بودیم!حالا چه مرضی بود هی از لای چشم نیگا کنیمو وسطش هی چرت بزنیم نمیدونم؟!تا این که خواهرم ساعت 2 گرفت خوابید.منم تو خوابو بیداری آخر فیلمو دیدمو 2:30 اومدم اتاقم بخوابم.هیچی تازه داشت خوابم میبرد که تلفن اتاقم شروع کرد به زنگ خوردن!نه یکی!نه 2تا!نمیدونم!شاید بیش از 10بار!!!کلافه شده بودم که نصفهشبی کیه ول نمیکنه!!منم که ضربان قلبم وقتی نصفهشبا کسی زنگ میزنه،شدت میگیره!قلبم داشت از جا کنده میشد!اما حال این که پاشم ببینم کیه رو نداشتم!!صبح نزدیک 8 با صدای ماماناینا که داشتن میرفتن بیرون بیدار شدم!بعدم باز خوابیدم نزدیک 9 و دیگه 9:40 بیدار شدم.گفتم:الان میان غر میزنن چرا هنو خوابی؟!صبحونه خوردم.آ SMS زد که بیداری زنگ بزنم؟زنگ زدو حرف زدیم.بعد یادم افتاد ببینم دیشب کی بوده زنگ زده؟!فکر میکنی شماره کی بود!؟معلومه!همونی که عوضی گرفته بودم!ملت بهخدا بیکارنا!من اگه به گوشیم زنگ بزنن،هرگز زنگ نمیزنم ببینم طرف کی بوده؟!به من چه؟!اگه کار داشته باشه دوباره میگیره!نه بیکارم!نه فضول!!خب شاید اصلاً عوضی گرفته!چه معنی داره زنگ بزنم؟!یکی نیست بگه:آخه مرتیکه احمق!ساعت 3:06 صبح زنگ میزنی که چی؟ببینی کی بوده ساعت 9:30 زنگ زده و تا فهمیده اشتباهی گرفته قطع کرده؟!انقد آدما بیشعورن؟!!!نمیفهمم این آدما رو!!!این شماره افتادن واسه آدمای بیجنبه خوب نیست،چون جنبهشو ندارن!!!
از روزی که اینو از خواهرم پرسیدم هربار فیلم میبینیمو طرف بعد از خدافظی برمیگرده و اونیکی رو نیگا میکنه،هی خواهرم میگه:ببین!برگشت!!:))منم میگم:بابا بیخیال!حالا من یهچی گفتما!!!